کد خبر 651703
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸

وقتی قرار شد با رسول بریم برای عملیات نصر4 و گردان هایی که باید بهش مامور می شدیم برای زدن معبر مشخص شد، معرکه رسول شروع شد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - توی این چندین عملیات که با رسول فیروزبخت رفتم، همیشه آمادگی برای عملیاتش با یه مقدمه خاص بود. یادمه قبل از کربلای 5 روز قبل از عملیات هرچی لباس توی ساکش داشت بین بچه ها تقسیم کرد؛ حتی لباس های زیرش که نو بود توی ساکش به این و آن داد و یک پیراهن چارخونه اش هم به من رسید. کتونی هاش رو به ناصر اسماعیل یزدی داد. از بذل و بخشش وسایل اش که فارغ شد شروع کرد به داد و فریاد با صدای بلند و کف دست هاش رو به هم می زد و می گفت:شفاعت. شفاعت. هرکسی شفاعت می خواد بیاد جلو... همه رو دور خودش جمع می کرد و اسباب شادمانی رو برای بچه ها فراهم می کرد و حرف های جدیش رو با شوخی می زد.
 
وقتی قرار شد با رسول بریم برای عملیات نصر4 و گردان هایی که باید بهش مامور می شدیم برای زدن معبر مشخص شد، معرکه رسول شروع شد. دیدم صدای رسول میاد و داره با لب و زبونش مارش عملیات می زنه... یادمه پشت بلندگو می گفت: رزمندگان اسلام از جبهه ها بگریزید، عملیاتی در پیشه... مواظب باشید نفتی نشین.. مقر شهید تابش رو در جنگل های بلوط بین بانه و سردشت روی سرش گذاشته بود.. همه که توجهشون جلب شد شروع کرد سخنرانی کردن و آخرش به شوخی می گفت..برادرها! کسی شفاعت نمی خواد؟
 
برادرها! کسی شفاعت نمی خواد؟ 
شفاعت. شفاعت. توی عکس بالا معلومه من و شهید زعفری هم به کمکش اومدیم و شهید زعفری صدا می زد... بدو ... بدو... ششششفاعت... ارررزونش کردیم. شهید زعفری زبونش می گرفت. و قبل از اعزام بچه ها به گردانها حاج رسول همه رو شارژ کرد.
 
رسول توی کربلای 5 جزء غواص هایی بود که به دژ شلمچه زدند. توی این عملیات مجروح شد و تیر به سرش خورد و در عملیات نصر4 هم تیر به پای راستش اصابت کرد و تا شهادتش پاش رو روی زمین می کشید. اما شب قبل از شهادتش من نبودم باهاش. دوستان نقل می کنند اینبار هم وسایل ساکش رو بین بچه ها تقسیم کرد و برای آخرین بار، معرکه شفاعت گرفت. شفاعت... شفاعت.... خوش به حال اون هایی که شب شهادت و روز شهادت رسول از رسول قول شفاعت گرفتند و یقین بدونند که رسول به قولش عمل می کنه.
 
از دوستانی که شب آخر باهاش بودن شنیدم که رسول گفت: دوست دارم موقع شهادتم یک جوری شهید بشوم که یک لحظه ای را زنده باشم و با زبان بریده بتوانم بگویم یا زهراء(سلام الله علیها ).
 
شهید حاج رسول فیروز بخت در پاک سازی میادین مین منطقه سردشت به همراه همرزم شهیدش حاج قاسم اصغری در تاریخ 10/آبانماه/1366 بر اثر انفجارمین والمر به آسمان پر کشید و پیکر مطهرش در امام زاده محمد کرج میهمان خاک شد. / جعفر طهماسبی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۲۱:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۵
    5 0
    یا فاطمه الزهرا(س)

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس